Saturday, August 13, 2011

مردمان گمان

اين روزها هر وقت فرصت كنم، مقالات صفحه بختیارِ وب سایت بى بى‌سى را مى‌خوانم. جدا از يادگيری دقیق‌تر تاريخ، لذت زیادی دارد کشف ماجرا. با داستانی طرفيم كه راويان زيادی دارد. كه هر كدام بخشی از ماجرا را تعریف می‌کند و طبعن قسمتی از واقعیت ماجرا را می‌گوید که می‌داند و یا نسخه‌ای که در آن خودش و عقیده‌اش محق‌تر جلوه داده می‌شوند. از تمام این داستان‌گویی‌ها، از میان این همه سایه روشن‌‌ زدن‌ها و حتی گاه قهرمان و ضد قهرمان سازی‌ها، آدم سعی می‌کند که حقیقت ماجرا را بیابد. آیا صرفن ملی‌پرستی بوده، یا حب مقام یا ترس از دست دادن پنجره فرصت، یا ایمان به راه و یا حدس و گمان؟ مثل هر داستان واقعی دیگری، هیچ‌کس تمام حقیقت را ندارد. مثل هر داستان واقعی دیگری، قضاوتت بستگی دارد به این‌که کدام طرف ماجرا را بیشتر بخوانی و بیشتر دوست بداری و بیشتر باور کنی. مثل هر داستان واقعی دیگر، منصف بخواهی بمانی، آخرش هم نمی‌شود با قطعیت نظر گفت. جدا از تمام اینها اما، می‌بینی ما چقدر مردمان گمانیم. این گمانمان را علم می‌دانیم و همین علم‌مان ما را به کجاها که نمی‌برد.

1 comment:

  1. وقتی تاریخ معاصر آنقدر مه آلود و پر رمز و راز و پر از شک و تردید باشه و نشه هیچ وقت به حقیقت نبش دست پیدا کرد ، چه انتظاری میشه داشت از تاریخ قدیم .

    ReplyDelete