توی این سه سال و اندی که اینجا هستم ۷-۸ بار خواب دیدم که دانش آموز دبیرستانی سال آخر هستم ( البته در همین سن الان !! ) و آخر سال شده و زمان امتحان و من از درس هایی که باید امتحان بدم هیچی نخوندم و خلاصه ذهنم کلن پاک پاک است از درس ها. خلاصه دلهره عجیبی توی دلم میفته و وقتی از خواب میپرم خدا رو شکر میکنم که همش خواب بود. امروز داشتم جریان این خواب رو برای همکارم که اونم مهاجر است و ۴-۵ ساله که از یکی از کشور های اروپای خاوری اومده اینجا تعریف میکردم. خندید و گفت:شاید باورت نشه ولی منم این خواب رو میبینم به دفعات از وقتی اومدم اینجا. بعد اضافه کرد: لابد به خاطر اینه که ما اومدیم اینجا و همه چیز رو دوباره از اول آغاز کردیم و توی نا خود آگاه ذهن مون شدیم شبیه یه آدمی که باید دوباره امتحان بده تازه دیپلم بگیره. دیدم پر بیراه هم نمیگه.
منم این کابوس امتحان نداده رو همیشه می بینم. اما معمولن چهارم دبیرستانه و یه درس بیخود مثل معارف یا دینی یا عربی. بعدن می گن اگه اینو پاس نکنی هیچ کدوم از مدرکای بدیت قبول نیست. معمولن هم من هی می خوام بخونم کار پیش می آد و آخرش نخونده میرم سر جلسه.
ReplyDeleteکامنت ریسایکل شده :ی
اوه اوه این بدترین کابوس منم هست. ولی من بالاتر از شماها خواب می بینم. خواب می بینم توی دانشگاهم و هیچی نخوندم یا تاریخ امتحان رو اشتباهی رفتم.. خیلی جالبه که برای همه این کابوسه:)
ReplyDeleteدر ضمن بچه ها من خیلی دلم می خواد از اوضاع ایران فعلی براتون بنویسم که ایران ندونسته از دنیا نرین و مثل سلطنت طلبها عقب افتاده نشین ولی می ترسم این ایرانیهای دو آتیشه شلوارمو دربیارن. می گین بنویسم؟ به شرطی که پابلیک نشه و همه نیان فحشم بدن می شه نوشت.
فروغ بنویس بنویس. من که مشتاقم به خوندن اش . اینجا یکی که میره ایران و بر میگرده همه دوره اش میکنیم میگیم تعریف کن از اونجا چه خبر. به قول تو نباید عقب افتاده بمونیم
ReplyDelete...
ایرج دیدم این کامنت چقدر آشنا است :)) نگو از تو بلو باکس درش آوردی چسبوندی اینجا. به این میگن تفکر محیط زیستی در محیط مجازی !! :))